نمای کشتی سوپر فست در بندر پاترا
ورودی کشتی، واقعا مثل هتل بود
بخشی از لابی کشتی
فروشگاه توی کشتی
یه نمای نسبتا کلی از لابی سوپر فست؛ البته یکی از لابی هاش
قسمت صندلی نشین کشتی! منم همینجا بودم
اینجا عقب کشتی بود، کسی اینجا پذیرایی نمی کرد، اما میتونستی اگه خودت چیزی آوردی بخوری
دو طرف کشتی این شکلی باز بود. نمای بندر پاترا رو هم میشه دید
اولی که وارد شدیم، بازی آرژانتین و آلمان بود
این هم غروب وسط دریا
و البته این هم طلوعش، صبح حسابی سرد شده بود
و اما اینجا بافت قدیمی باری است
اینم یه نمای دیگه از یه حای دیگه اش
این دیواریه که دور قسمت شمالی بافت تاریخی اش بود. پشت سر من ساحل بود
اینم از ساحلش
و باز داخل کوچه های بافت قدیمی
فکر کنم نیاز به جمله تکراری من نباشه...
آها، این کلیسای سن نیکولا است
این یک نمای کلی از داخلش
اگه گفتین این خانمه چی کار میکرد؟
امان از این کبوترا...
اینم سن نیکولا است
و مردمی که برای عبادت اونجا بودن
این همون اتاقهایی است که گفتم. فکر کنم برای اعتراف بود!
آها، این همون پیرزنه است، داشت اینا رو پاک میکرد
این نمای دور قلعه تاریخی شونه
اینم نمای داخل قلعه
اینجا هم اولین پیتزا مارگریتا رو تجربه کردم
نمای کشتی سوپر فست در بندر پاترا
ورودی کشتی، واقعا مثل هتل بود
بخشی از لابی کشتی
فروشگاه توی کشتی
یه نمای نسبتا کلی از لابی سوپر فست؛ البته یکی از لابی هاش
قسمت صندلی نشین کشتی! منم همینجا بودم
اینجا عقب کشتی بود، کسی اینجا پذیرایی نمی کرد، اما میتونستی اگه خودت چیزی آوردی بخوری
دو طرف کشتی این شکلی باز بود. نمای بندر پاترا رو هم میشه دید
اولی که وارد شدیم، بازی آرژانتین و آلمان بود
این هم غروب وسط دریا
و البته این هم طلوعش، صبح حسابی سرد شده بود
و اما اینجا بافت قدیمی باری است
اینم یه نمای دیگه از یه حای دیگه اش
این دیواریه که دور قسمت شمالی بافت تاریخی اش بود. پشت سر من ساحل بود
اینم از ساحلش
و باز داخل کوچه های بافت قدیمی
فکر کنم نیاز به جمله تکراری من نباشه...
آها، این کلیسای سن نیکولا است
این یک نمای کلی از داخلش
اگه گفتین این خانمه چی کار میکرد؟
امان از این کبوترا...
اینم سن نیکولا است
و مردمی که برای عبادت اونجا بودن
آها، این همون پیرزنه است، داشت اینا رو پاک میکرد
این نمای دور قلعه تاریخی شونه
اینم نمای داخل قلعه
اینجا هم اولین پیتزا مارگریتا رو تجربه کردم